امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 23 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

حوصلم سر رفته

سلام نی نی جون من خوبی؟تو دل مامانی خوش میگذره؟من که تا میتونم دارم غذاهای خوش مزه میخورم تا شما زودی بزرگ بشی....امیدوارم بتونم مامان خوبی برات باشم.. مامان جونم امروز رفت دلم خیلی گرفته حوصلم سر رفته بیرون نمیتونم برم دوست دارم برم مهمونی امانمیشه.شاید فردا خاله من با دختر خالم و نی نیش بیان اینجا ولی بازم معلوم نیست هفته دیگه هم تهران چند روز تعطیله اما من که نمیتونم جایی برم.خیلی سخته الان 2 هفته داره میشه که من یا بیمارستان توی اتاق بودم یا خونه دلم لک زده یکم برم توی پارک بشینم اما نمیشه.مامانی هم کلی سفارش کرده که بیرون نرم توی خونه باشم.. بگذریم .... دیروز بابایی رفت آمپول های منو بگیره برای شما نی نی ناز هم یه شیشه...
28 مرداد 1391

چه روزهای سختی بود...

اگه بدونید دوری همسر آدم چه قدر سخته... اگه بدونید دیدنش وقتی از اتاق عمل بیرون میارنش و اون از درد ناله می کنه، چه قدر برای مرد درد داره... اگه بدونید روزی ٢ ساعت دیدن عزیزت چه قدر کمه... اگه بدونید اینکه همش نگران این باشید که حالا وضعیتش چی طور می شه چه قدر غم داره... حاضری همه دنیا رو بدی ولی عزیزت پیشت باشه... سختی این چند روز که ناهید عزیزم بیمارستان بود، قابل وصف نیست. ولی خدا چه قدر بزرگه. خدا چه قدر به ما لطف داره. خدا چه قدر هوای ما رو داره. خدا چه قدر مهربونه... ...
27 مرداد 1391

نی نی دیدمت...

سلام عشق مامان چطوری؟فدات بشم دیروز رفتم سونوگرافی  تو رو نشونم داد فدات بشم اینقدر قربون صدقت رفتم که نگو فدات بشم بابایی حسودیش شد نتونست بیاد ببیندت البته دکتر ازت عکس گرفت ولی گذاشت توی پرونده.فدات بشمممممممممممممم دل تو دلم نیست زودی بزرگتر بشی....... مامان جونی هم اومده از من پرستاری کنه بنده خدا از صبح که بلند میشه تا شب راه میره کار میکنه ایشالا به دنیا اومدی یادت باشه باید ازش تشکر کنی خیلی برات زحمت کشید گل نازم.راستی دیروز  به عمه گفتم برات لباس بخره یه 5 تیکه خوشگل خرید بعدا عکسشو برات میزارم. نی نی جونم دوست دارم ایشالا  خدا به همه دوستای گلم که در انتظار فرشته هستن هر چه زودتر بهشون هدیه کنه مامانی ج...
26 مرداد 1391

مامانی و بیمارستان

سلام جیگر مامان حالت چطوره؟امیدوارم صحیح و سالم باشی مامانی جونم این چند روز حال خوبی نداشتم فکر کردم تو رو از دست دادم اما خدا را 1000مرتبه شکر شبنه تو کوچولوی ناز و قوی مامانی خودتو نشون دادی . من هفته پیش 4 شنبه  عمل داشتم آخه 2شنبه رفتم سونوگرافی برای مشخص کردن هفته نی نی که دکتر گفت توی دلت پر از خونه و نی نی وجود نداره منو بستری کردن و تا 4 شنبه وضعیتم معلوم نبود تا اینکه 4شنبه دوباره خونریزی دلم زیاد شد و بردن برای عمل بعد از عمل بهم گفتن خیلی عجیب بودی از یه کسیت توی دلم خون میچکیده.بعد از عمل دکتر میگفت دعا کن نی نی توی دلت باشه وگرنه دوباره باید عمل کنی تا روز شنبه که خدا را شکر توی سونوگرافی نی نی دیده شد و الان استراحت ...
23 مرداد 1391

بهترین خبر رو ...

سلام. من در حالی که جواب آزمایش دستم بود به طرف ناهید خانم اومدم... برگشت و من رو نگاه کرد. من به جواب آزمایش یه نگاه یواشکی انداختم. یه لحظه حسابی هول شدم. قسمت راهنمای نتیجه رو به جای نتیجه نگاه می کردم. خودمم عجله داشتم تا نتیجه رو بخونم... راستش وقتی جواب رو از پرستاری که جوابها رو می داد گرفتم توی صورتش یه لبخند دیدم. آخه اونا اجازه ندارند که جواب آزمایش رو برای بیمار تفسیر کنند... دوباره به جواب آزمایش با دقت نگاه کردم، به ناهید رسیده بودم. تو چشمام نگاه می کرد. گفت جواب چیه؟ علامت بزرگتر و کوچکتر رو یادم نمی آمد. چند ثانیه فکر کردم تا مطمئن شدم که چی دیدم رو برگه نتیجه :       &...
15 مرداد 1391

خبر ...خبر...خبر...خبر

سلامممممممم امروز اومدم یه خبر به همتون بدم دیروز رفتم آزمایش دادم نتیجه: من مامان شدمممممم هوراااا هورااااااااااااا از همه ی مامانای عزیز و نی نی هاشون و دوستان خوبم که هنوز مامان نشدن خیلی خیلی تشکر میکنم بابت اینکه برام دعا کردن.ایشالا همیشه تنتون سالم و دلتون شاد باشه.همیشه دعاتون میکنم. خدایا شکرت که در روز تولد امام حسن مجتبی عیدی من رو هم دادید انشاالله که هم من هم  نی نی قدردان این همه لطف خداوند باشیم.      ...
15 مرداد 1391

بعد از چند روز

سلام عزیز دلم خوبی مامانی ببخش چند روزه اصلا نه وقت کردم بیام یرلت بنویسم ونه حوصله داشتم.نمیدونم چرا چند روزه اصلا حوصله هیچ کاری رو ندارم همش سر بابایی غر غر میکنم بیچاره اونم هیچی نمیگه.درکم میکنه دستش درد نکنه...   فردا قراره برای کارآموزی برم سر کار ولی اصلا دوست ندارم نمیدونم باید چی کار کنم   .مامانی تا 2شنبه صبر میکنم بعد میرم دکتر ببینم خدا فرشته کوچولوشو توی دلم گذاشته یا نه.   .خدا کنه اومده باشی با بابایی هر روز درمورد شما حرف میزنیم.دوست دارم نی نی نازم. بابایی ممنون که مامانی رو تحمل میکنی حالم خوب بشه بخدا جبران میکنم ...
13 مرداد 1391

تاکسی؟؟؟؟؟

سلام عزیز دل مامانی خوبی؟؟؟فدات بشم الهی.... میخوام یه چیزی تعریف کنم و از ته دلم از خدا بخوام که هم نی نی من هم نی نی همه ی مامانای ناز برامون دعای خیر بکنن... داستان از این قراره ما دیروز افطاری خونه یکی از اقوام دعوت بودیم داشتیم با بابایی میرفتیم یه تاکسی سوار شدیم یه بابای مهربون همراه با پسر 4-5ساله اش هم تو ماشین بودن... خیلی بچه ی باهوش و کنجکاوی بود تمام راهو حرف زد از باباش سوال میپرسید و باباییش هم با دقت تمام به سوالاتش جواب میداد ...یهویی پسره به باباش گفت بابا میخوام برات دعا کنم باباش گفت دعا کن..... پسره گفت:خدایا بابامو از من نگیر و حفظش کن. خیلی دعای قشنگی برای باباش کرد خدایا  سایه ی همه ی پد...
9 مرداد 1391

جواب منفی

سلام این بار برای نی نی نمینویسم.برای مامانای با تجربه مینویسم و ازشون میخوام بهم جواب بدن.امرووز روز ٣١ من بود رفتم آزمایش خون دادم جواب منفی بود.....به نظرتون زود رفتم آزمایش دادم؟آخه یکی از دوستانم میگفت دکتر بهش گفته باید حداقل ٥روز عقب بندازیم بعد آزمایش جواب میده.اما من به خاطر ماه رمضون رفتم آزمایش دادم....تروخدا بهم بگین به جوواب اطمینان کنم یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
7 مرداد 1391

فقط 5روز دیگه مونده....

سلام عشق مامان خوبی؟منم خوبم بابایی هم خوبه .عزیزم این چند روز حس میکنم شما توی دل مامانی هستی.ولی بازم مطمئن نیستم.٥روز دیگه معلوم میشه.شدیدا دوست دارم این ٥روز هر چه زودتر بگذرن و روز موعود برسه.ولی انگار روزها اصلا نمیگذرن هرچی میشمارم اصلا کم نمیشن.امروز رفتم دانشگاه استاد پروژه را مشخص کردم برام دعا کن موفق بشم مامانی گلم.راستی تمام نمره هام هم اومدن همه رو قبول شدم هوررررررااااااااااااااا ...
4 مرداد 1391